Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-07@19:09:00 GMT

(ویدئو) روزی که آفریقا از سوارز متنفر شد

تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۱۶۱۴۳۷

لوئیس سوارز را می‌توان یکی از معدود نماینده‌های گروه فوتبالیست‌های چرک در فوتبال مدرن دانست.

به گزارش دیجی مگ، آیا می‌شود خطایی مرتکب شد و سزای آن را به قیمت پیروز شدن به جان خرید؟ اگر پاسخ شما به این سوال مثبت است شما در گروه طرفداران لوئیس سوارز قرار دارید و اگر پاسخ شما به سوال منفی است شما در گروه کسانی قرار دارید که از فوق ستاره باتجربه اروگوئه در جام جهانی متنفر هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

لوئیس سوارز را می‌توان یکی از معدود نماینده‌های گروه فوتبالیست‌های چرک در فوتبال مدرن دانست. بازیکنی که با دایو کردن‌های خیلی زیاد، خطا‌های نسبت خشن، رفتار‌های نژادپرستانه و صد البته نمایش‌های فوق العاده اش در لباس لیورپول، بارسلونا و تیم ملی اروگوئه به خاطر آورده میشود.

سوارز در جریان جام جهانی ۲۰۱۰ یکی از بهترین بازیکن‌های اروگوئه بود. قهرمان دو دوره جام جهانی بعد از سال‌های بسیار زیاد این فرصت را داشت تا خودش را به جمع بهترین تیم‌های جام جهانی برساند. اروگوئه برای شکستن طلسم صعود از یک چهارم نهایی جام جهانی به مصاف غنا، بهترین تیم آفریقایی آن جام رفت. غنا یکی از بهترین نمایش‌های یک تیم آفریقایی در تاریخ جام جهانی را ثبت کرد و به جمع هشت تیم برتر رسید.

این بازی با برتری غنا شروع شد. سلیمان منتاری هافبک مشهور غنا در آخرین دقایق نیمه اول تیمش را پیش انداخت، اما دیگو فورلان ستاره باتجربه اروگوئه کمی بعد از شروع نیمه دوم بازی را مساوی کرد. غنا که برای تبدیل شدن به اولین آفریقایی حاضر در نیمه نهایی جام جهانی همه کار می‌کرد تا آخرین دقایق بازی پست خط دفاع اروگوئه ماند.

بازی به وقت اضافه رفت و جریان بازی همچنان دست غنا ماند. در آخرین ثانیه بازی غنا این فرصت را داشت که بازی را ببرد و به دراماتیک‌ترین شکل ممکن راهی نیمه نهایی شود. لوئیس سوارز مهاجم اروگوئه توپ را با دست از روی خط بیرون کشید. داور صحنه را دید، پنالتی گرفت و سوارز را اخراج کرد. آساموا جیان کاپیتان غنا پنالتی را به تیر افقی دروازه و داور سوت پایان بازی را زد. اروگوئه در ضربات پنالتی غنا را شکست داد و راهی نیمه نهایی شد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: لوئیس سوارز تیم ملی اروگوئه بازیکن بارسلونا تاریخچه جام جهانی دانلود ویدئو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۱۶۱۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دینگونک؛ هیولایی مرموز که استعمارگران را می‌ترساند! (+عکس)

 این هیولاماهی وحشتناک بود، طول آن حداقل ۴ یا شاید ۵ متر بود. سر بزرگ آن بسته به اینکه از چه کسی و در چه زمانی می‌پرسیدید، شکلی شبیه پلنگ، سگ یا سمور داشت. این حیوان از دم قوی و پهن خود برای عبور از جریان رودخانه‌های شرق آفریقا استفاده می‌کرد.

به گزارش فرادید، برخی گزارش کرده بودند که عاجش مثل عاج یک شیر دریایی سفید و بلند و فلس‌هایش مانند یک آرمادیلو نفوذناپذیر بود. پاهایش به بزرگی یک اسب آبی بود. بله تعجب نکنید این ماهی چهارپا داشت، اما چنگال‌هایش به تیزی چنگال‌های تی‌رکس بود! جان آلفرد جردن درباره پاهای این جانور می‌گوید: «همان ثانیه‌ای که روی دمش ایستاد، به قدری ترسیده بودم که نتوانستم به پاهای او دقت کنم.»

جردن در چادر نشسته بود و پیپ می‌کشید، در حالی که طوفان تابستانی در مستعمرات بریتانیا در شرق آفریقا کولاک می‌کرد. اوایل سال ۱۹۰۹ او این جانور قدیمی مخوف را توصیف کرده بود؛ جانوری که به گفته خودش آن را یک یا شاید چند سال قبل، حین شنا کردن وسط انشعابی که دریاچه ویکتوریا را تغذیه می‌کرد، دیده بود.

اینطور به نظر می‌رسید که جردن، شکارچی معروف حیوانات بزرگ بریتانیایی و شکارچی بدنام عاج، مشغول آب و تاب دادن به داستانی برای میزبانش، اِدگار بیچِر برانسون، شکارچی آمریکایی است. اما برانسون از کارکنان جردن پرس و جو کرد و فهمید گزارش‌های آن‌ها متفاوت است. او گزارش داد برخی از مردم بومی سواحل شمالی دریاچه ویکتوریا این هیولاماهی را «دینگونِک» می‌نامند. 

جردن تنها مسافر سفیدپوستی نبود که از مواجهه با دینگونک خبر می‌داد. سال ۱۹۰۰، کلِمِنت هیل، ناظر بریتانیایی تحت‌الحمایه آفریقا، سوار یک کشتی بخار در آب‌های شمال شرقی دریاچه ویکتوریا بود که چیزی با سر و گردن از اعماق دریا بیرون آمد و سعی کرد یک ملوان را از سینه کشتی بیرون بکشد.

یکی از نویسندگانی که داستان را پس از مرگ هیل بازگو کرده، خاطرنشان میکند: «او کاملاً مطمئن بود این جانور تمساح نیست.» این گزارش به داستان‌های افراد دیگر از مواجهه‌شان با این هیولاماهی، به افسانه‌های رو به رشد دینگونک در دهه ۱۹۱۰ اضافه شد. 

گفته می‌شود دینگونک‌ها در انشعابات دریاچه ویکتوریا زندگی می‌کنند، مانند رود ویکتوریا نیل، نزدیک جینگا، اوگاندا که در تصویر می‌بینید

این لحظه‌ای بود که اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیدند که در آفریقا هر چیزی ممکن است پیدا شود، مهم نیست چقدر ترسناک یا خارق العاده! این خاک فقط زیستگاه فیل‌ها و اسب‌های آبی نبود، بلکه محل زندگی فیل‌ها و اسب‌های آبی کوتوله نیز بود که اکنون در باغ وحش‌های لندن و نیویورک به نمایش گذاشته شده‌اند. برای ذهن استعماری کاملاً منطقی بود که هنوز در اعماق آفریقا چیزهای زیادی برای کشف کردن وجود دارد. 

سال ۱۹۱۷، جردن درباره رویارویی با یک دینگونک نوشت: «مقابل من یک هیولای کاملاً ناشناخته وجود داشت که من نخستین نفری بودم که باید آن را ضبط می‌کرد.» او همان رویکرد را به آن موجود داشت که اکثر کاشفان سفیدپوست در کل قاره آفریقا دارند: هیجان مالکیت بر او چیره شد. او تفنگش را بلند کرد و به دینگونک درست پشت گوش پلنگی اش شلیک کرد. به نظر می‌رسد تمام داستان‌های رویارویی یک کاشف سفیدپوست با این موجود با شکار به پایان می‌رسد. 

جردن نوشته است: «سپس یک اتفاق خارق‌العاده رخ داد. جانور برگشت و رو به ساحل، مستقیم به هوا پرید. قد آن در حالت ایستاده ۳ یا ۳.۶۵ متر به نظر می‌رسید. بعد از آن چه اتفاقی افتاد، نمی‌دانم، چون دل و جراتم را از دست داده بودم و داشتم با دست و پا زدن از ساحل بالا می‌رفتم.» جردن برای یافتن جسد موجودی که مطمئن بود کشته، باز به رودخانه بازگشت، اما جستجوی او بی‌فایده بود. 

بیشتر آنچه در دنیای انگلیسی زبان امروز در مورد باورهای مردم بومی در مورد دینگونک می‌دانیم، از طریق گزارشات همین کاشفان سفیدپوست و استعمارگر بدست آمده است. در آن گزارشات دست دوم و سوم، این موجود که نویسندگان غیربومی گاهی و شاید به اشتباه از آن به عنوان اُل-اوماینا و لوکوآتا یاد می‌کنند، هنوز هم ترسناک به نظر می‌رسد، اما حضور آن اغلب منادی خوشبختی، محصول عالی و گله‌ی پررونق و عدم‌حضور آن بدشگون است. 

اگر معنای ژرف و پنهان این داستان‌ها را درک کنیم، روشن است که جوامع بومی از چیز دیگری بسیار بیشتر می‌ترسیدند: موزونگو؛ یعنی خود خارجی‌ها. کسانی که هیولایی به نام لوکوآتا را می‌شناختند، معتقد بودند جهانگردان این موجود را با قصد و نیت و به‌عنوان وسیله‌ای برای قربانی کردن طاعون کشته‌اند و درست همانطور که انتظار میرفت، زمانی که جردن حدود سال ۱۹۰۸ به دینگونک شلیک کرد، یک بیماری مرگبار، جوامع بومیان ساحل شمالی دریاچه ویکتوریا را فرا گرفت.

وقتی دینگونک ناپدید شد، این جوامع آسیب دیدند. از این گذشته، آن‌ها از این موجود نمی‌ترسیدند: فقط مردان سفیدپوست در برابر این هیولاماهی، لرزه به جانشان می‌افتاد.

تا به امروز، هیچ مدرک علمی قطعی مبنی بر وجود دینگوک به دست نیامده است. با این حال، این موجود همچنان در افسانه‌ها و داستان‌های محلی در اطراف دریاچه ویکتوریا زنده مانده است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • دینگونک؛ هیولایی مرموز که استعمارگران را می‌ترساند! (+عکس)
  • روزی که آلوز ستاره تراکتور نبود! (عکس)
  • تبریزی از تکرار این بازی متنفر است!
  • تصمیم عجیب بیلسا: دعوت بازیکن آماتور به تیم ملی!
  • (ویدئو) رییسی: در باشگاه‌های قدرت‌های جهانی جزو قدرت‌های برتر هستیم
  • ۵ پاس گل و یک گل؛ دنیا مثل مسی نخواهد دید
  • کولاک یک‌ نیمه‌ای لیونل مسی برابر نیویورک ردبولز؛ تاثیر مستقیم روی ۶ گل!
  • 5 پاس گل و یک گل: دنیا مثل مسی نخواهد دید
  • (ویدئو) چین برای اولین بار کاوشگری به نیمه تاریک ماه فرستاد
  • پیروزی پر گل اینترمیامی با آتش‌بازی مسی و سوارز!